مطالبات «شهروندان کردستان» از دولت تدبیر و امید، از منظر یک مددکار اجتماعی

پیروزی دولت تدبیر و امید شوری مضاعف در میان ایرانیان به راه انداخته است، شوری که نشان از مشارکت فعالانه مردم، آگاهی، امید به تغییر و اصلاح و ساختن ایرانی نو دارد. مشارکت ۷۰ درصدی شهروندان ایرانی بسی جای افتخار دارد و این پیام را انتقال می­دهد که ایرانیان با نگاهی امیدوارتر از همیشه چشم به عملکرد دولت جدید دوخته­ اند، به ویژه مردمان کردستان که حمایت همه­ جانبه خود را در انتخاب دولت اصلاحات نشان دادند. حال که حسن روحانی برای بار دوم در مسند قدرت قرار گرفته است، شهروندان کردستان که آگاهانه به او رأی داده­ اند، حق مسلم خود می­دانند که در فضایی مملو از دموکراسی مطالبات خود را بیان نموده و دولت برای تحقق آن بدون تبعیض و نابرابری و با اجتناب از «رویکرد مرکزگرایی» به کردستان همیشه محروم نظری عادلانه افکند.

در این یادداشت به طور مختصر به بخشی از مطالبات مردم کردستان پرداخته می­شود و انتظار آن می­رود که سرمایه اجتماعی­ ای که در حمایت از دولت  تدبیر و امید در کردستان شگل گرفته است بیش از پیش تقویت گردد و زمینه­ ساز توسعه همه جانبه این استان شود.

  • آموزش: زیربنای توسعه در هر جامعه­ ای در سیاست­های آموزشی آن نهفته است. آموزش از جامعه مدنی، دموکراسی و پایداری سیاسی حمایت می­کند و به افراد فرصت می­دهد، حقوق شهروندی، مهارت­ها و دانش لازم برای اعمال آن را بیاموزند. آنچه در کردستان طی سال­های اخیر شاهد بوده­ ایم رشد فزاینده ترک تحصیل دختران و پسران به دلایل مختلف فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است. بسیاری از خانواده­ های فرودست ترجیح می­دهند که پسران را از چرخه آموزش خارج کرده و در مسیر کار و اشتغال کاذب قرار دهند تا منبعی درآمدزا برای کمک به خانواده در تأمین هزینه­ های زندگی باشند. بسیاری از این کودکان در خیابان و یا در مقابل پاساژهای تجاری به شغل کاذب دستفروشی (آدامس فروشی، فروش لوازم آرایشی و بهداشتی، فروش پوشاک و …) پرداخته و درآمد حاصل از آن را در اختیار والدین قرار می­دهند. این کودکان در طول ساعات کاری خود در خیابان با انواع آسیب­ های اجتماعی روبه رو هستند. اغلب دختران نیز به ویژه دختران ساکن در روستا و دارای فقر اقتصادی و فرهنگی، از چرخه آموزش دور افتاده و تجربه ازدواج زودهنگام را به تجارب زیسته خود می­ افزایند. خروج کودکان از چرخه نظام آموزشی به معنای ورود آنان به دنیای بزرگسالی و انجام مسئولیت­های خارج از توان کودکان است. علاوه بر فقر فرهنگی و اقتصادی که زمینه ساز ترک تحصیل کودکان است؛ دانش آموزان مناطق محروم با مسائل دیگری نیز روبرو هستند. به طوری که حدود ۳۰ درصد از مدارس استان کردستان غیر استاندارد هستند. کالبد فرسوده مدارس، تراکم بالای کلاس­ها، عدم بهره­ مندی از حداقل امکانات بهداشتی- درمانی، رشد آسیب­های اجتماعی در مدارس با توجه به فقر فرهنگی فزاینده و عدم آگاهی والدین در نحوه برخورد صحیح با کودکان، کمبود نیروی مشاور و فقدان نیروی مددکار اجتماعی در سطح مدارس کردستان است از مسائلی است که دانش آموزان در مناطق محروم بیش از پیش با آن مواجه هستند.
  • اشتغال جوانان: میزان بالای بیکاری در کردستان خیل عظیمی از جوانان جویای کار این استان را رهسپار کلان شهرها می­کند. بسیاری از جوانان تحصیل کرده نیز بعد از فراغت از تحصیل به دیار خود باز نگشته و در همان شهر محل تحصیل یا شهرهایی که دارای فرصت­ های اشتغال ولو با درآمد اندک باشد، مشغول می­شوند و بدین طریق این استان از سرمایه­ انسانی که باید صرف توسعه آن گردد محروم مانده است. علیرغم اینکه استان کردستان به عنوان یک استان مرزی از لحاظ منابع طبیعی بسیار غنی و ثروتمند است اما فقدان سرمایه­ گذاری و عدم بکارگیری بهینه منابع همچنان نرخ بیکاری در این استان بالا است. وجود معادن و منابع طبیعی عظیم در کردستان در صورت مدیریت صحیح و با تأکید بر بکار گماشتن افراد بومی البته نه در حد یک نگهبان یا کارگر ساده آنچنان که مشاهده می­گردد؛ می­تواند با اشتغال­زایی جوانان همراه گردد و از هدر رفت منابع طبیعی و نیروی انسانی کارآمد در این استان بکاهد.
  • بهداشت و درمان: توزیع عادلانه و بهینه منابع سلامت و دسترسی یکسان همه افراد به این خدمات یکی از اهداف همه دولت­ها و نظام­های سلامت در همه کشورها است چرا که بین ارتقاء سطح سلامت در یک کشور و سطح دسترسی به منابع سلامت ارتباط مستقیم وجود دارد. متأسفانه میزان خدمات بهداشتی در کردستان با توزیع برابر و عادلانه در سطح کشور دارای شکافی عمیق است. بسیاری از بیمارستان­های دولتی این استان مجهز به امکانات درمانی نبوده و در موارد متعدد شهروندانی که دارای بیماری­های مزمن و پیشرفته هستند ناچار برای دریافت خدمات درمانی و با وجود هزینه­ های درمانی، رفت و آمد و اقامت، رهسپار سایر استان­ها می­شوند. اغلب شهرهای استان کردستان از لحاظ شاخص­ های درمان دارای وضعیت در حال توسعه هستند و توزیع منابع و امکانات بهداشتی حتی در داخل این استان نیز به صورت برابر و عادلانه صورت نگرفته است. امید آن می­رود با برنامه­ ریزی و توزیع امکانات درمانی شکاف نامتوازن خدمات و منابع سلامت در سطح کشوری و سپس در سطح استانی تنزل یابد و دسترسی شهروندان به منابع سلامت به صورت برابر تسهیل یابد.
  • کاهش فقر با تأکید بر زنانه شدن فقر: استان کردستان یکی از محروم­ترین استان­های کشور است و به تناسب آن زنان بیش از پیش از محرومیت مضاعف رنج می­برند. زنانه شدن فقر در این استان با توجه به حجم بالای بیکاری، افزایش زنان مطلقه، افزایش زنان معتاد، بدسرپرستی و بی سرپرستی مانع از توانمندسازی زنان کردستان شده است. با توجه به نقش انکارناپذیر زنان در جریان انتخابات و پیروزی دولت تدبیر و امید، امید آن می­رود جایگاه زنان در این دولت ارتقا یابد و در ازای انتخابی که آگاهانه انجام داده­اند از تبعیض و نابرابری فاصله گرفته و فضایی عادلانه برای مشارکت اقتصادی و اجتماعی آنان فراهم گردد. حمایت از تعاونی­ها و تشکل­های زنانه، توجه به بهداشت جسمی- روانی زنان، ایجاد زمینه­ های مساعد برای آموزش دختران و زنان در سطوح مقدماتی و عالی، حمایت همه جانبه از زنان در معرض آسیب و بسیاری اقدامات دیگر فرصتی برای توانمندسازی زنان در ابعاد مختلف فراهم می­کند. در واقع با توانمند شدن زنان در مسیری گام می­ نهیم که سلامت کودک، خانواده و جامعه نیز تقویت می­گردد و بدین ترتیب فقر و آسیب از زنان، خانواده و جامعه دور می­گردد.
  • تقویت و ترویج کشاورزی و دامپروری: شرایط آب و هوایی استان کردستان از پتانسیل مناسبی برای کشاورزی و دامپروری برخوردار است اما متأسفانه به دلیل کمبود آب، نبود منابع و امکانات کشاورزی و دامپروری، عدم برخورداری از تجهیزات روز و دانش نوین صنعت کشاورزی و دامپروری نه تنها رونق خاصی ندارد بلکه در معرض تهدید است. یکی از برزگترین مشکلات کشاورزان در تولید محصولات کشاورزی آن با هم با رویکرد سنتی کمبود آب است تا جایی که کمبود این منبع اساسی در کشاورزی مانع از تولید گسترده و صنعتی در این استان شده است. توجه به پتانسیل­های کشاورزی و دامپروری و اهتمام در تقویت زیرساخت­های آن به عنوان الگوی بومی محوری اساسی در توانمندی اقتصادی در کردستان است.
  • توسعه بازارچه­ های مرزی: استان کردستان از نظر میزان توسعه و در مقایسه با سایر استان­های کشور، در سطوح خیلی پایین قرار دارد و با وجود داشتن فرصت­های اقتصادی (بازارچه­ های مرزی) و موقعیت ترانزیتی و ارتباطی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از راهکارهای اساسی در تحول و پویایی اقتصادی- اجتماعی مناطق مرزی، احداث بازارچه­ های مرزی است که به صورت نسبی از پیامدهای مثبت بسیاری برخوردار است که رشد اقتصادی و اجتماعی را به دنبال دارد. لزوم تقویت و حمایت از بازارچه­ های مرزی برای رشد اقتصادی شهرهای مرزی استان لازم و ضروری است، این در حالی است که شهروندان ساکن در شهرهای مرزی بدون وجود زیرساخت­های اقتصادی و ارتباطی مناسب از نظر درآمد و کسب معیشت به وجود بازارچه ­های مرزی نیازمند هستند و در غیر این صورت خیل عظیمی از جوانان بیکار به شهرهای اطراف برای دستیابی به شغل و درآمد مهاجرت خواهند نمود. پدیده مرزنشینی دارای ماهیت چند بعدی است و با شناخت و مدیریت صحیح ظرفیت­ها و قابلیت­های آن می­توان فرصتی بهینه برای آسیب زدایی در جامعه فراهم نمود و بدین طریق از شیوع انواع آسیب­های اجتماعی حاصل از این پدیده جلوگیری کرد.
  • حذف پدیده آسیب­ زای «کولبری»: قاچاق کالا طی سال­های اخیر منجر به بروز پدیده­ ای شوم و خانمان سوز به نام کولبری شده است که تهدیدی جدی برای سلامت فرد، خانواده و جامعه است. کولبران مشتمل بر مردان، زنان و کودکانی هستند که دارای توان جسمانی بوده و بنا به اجبار و با هدف کسب درآمد و تأمین معیشت، کالاهای قاچاق از جمله تلویزیون، یخچال، کولر، انواع لوازم خانگی و … را بر کول نهاده و از مسیرهای پرپیچ و خم کوهستانی عبور می­دهند تا در دسترس متقاضیان در بازار قرار گیرد. فعالیت کولبری با دشواری ها و مخاطرات بسیاری همراه است؛ گرفتار شدن در مناطق صعب العبور، ریزش بهمن، ریزش کوه، حمله حیوانات درنده، و … از جمله خطراتی است که جان این افراد را تهدید می­کند. با وجود همه این مخاطرات و دشواری­ها افراد بیکار و نیازمند به این شغل کاذب روی می­ آورند. ریشه و عامل اصلی کولبری به نبود زیرساخت­های اقتصادی، عدم فرصت اشتغال، کمبود منابع و امکانات و در یک کلام توسعه نیافتگی باز می­گردد. رشد شهرنشینی در کردستان در دهه­ های اخیر، عدم سودآوری مناسب در حوزه فعالیت های کشاورزی و زراعی، خشکسالی و نبود امکانات کشاورزی از دیگر عوامل موثر در شیوع و بروز این فعالیت غیر رسمی است.
  • کاهش و کنترل ریزگردها به مثابه حل بحران زیست محیطی: ریزگردهای عربی در سال­ ۱۳۸۴ وارد کردستان شد و متأسفانه با گذشت بیش از یک دهه هنوز شاهد این ریزگردها هستیم که تا کنون راهکاری قطعی برای کنترل آن اتخاذ نشده است. ریزگردهای عربی که استان­های جنوبی و غربی را تحت تأثیر قرار داده است به یک بحران زیست محیطی تبدیل شده است که سلامت جامعه را در معرض تهدید قرار داده است. این در حالی است که بنا به گزارش هواشناسی استان کردستان (۱۳۹۶) در آغاز سال جاری شاهد افزایش روزهای غبارآلود به جای آب و هوای سالم و پاک در این استان بوده ­ایم. شیوع بیماری­های بسیاری از جمله بیماری­های تنفسی، ریوی، قلبی و عروقی از پیامدهای ریزگردهاست که اغلب تهدیدی جدی برای سلامت کودکان و سالمندان است. شیوع ریزگردها در کردستان که «بحران گرد و خاک» نیز نامگذاری شده است، به یک پدیده بحران آب و هوایی تبدیل شده است که بیش از پیش نیازمند توجه مسئولان باید قرار گیرد. ریزگردهای عربی از منطقه عراق وارد ایران می­شود و تا زمانی که دولت­های عراق- ایران با همکاری یکدیگر و در طی مذاکره اقداماتی انجام ندهند، سایه گردو غبار بر استان­های غربی و سایر استان­های کشور همچنان پایدار خواهد ماند.

حضور در صحنه شهروندان کردستان و حمایت از اعتدال، آزادی و برابری، نیازمند نگاه­های جدی و اقدامات خطیر در حمایت از این استان است؛ کردستانی که در طول سال­ها رنج محرومیت را به جان متحمل شده است و دلی دردمند و رنج دیده دارد و اینک زمان آن رسیده است که مردمانش به پاس رشادت­ها و حمایت از مرزهای این مرز و بوم دردهایشان مرهم شوند و در مسیر رشد و توسعه به مثابه یک حق طبیعی و شهروندی گام نهند.

نویسنده: کبری واعظی، کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی
مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران

رسانه تاب آوری ایران رسانه تاب آوری ایران
دکمه بازگشت به بالا